نظرِ خواجه حافظ شیرازی درباره‌ی تیمور ( آن تُرکِ سمرقندی )

ساخت وبلاگ
بنای نگارنده بر این بود که در این کتابچه مطلبی از دیگران نقل ننمایم ولی در کتابِ واقعاً ممتاز شادروان دکتر قاسم غنی یعنی 'بحث در آثار و افکار و احوال حافظ' شرحی دیده شده با نهایت دقت و اختصار حقیقت بزرگی را بیان می‌کند و دریغم آمد عین آن را اینجا نقل ننمایم . می‌نویسد :
"خواجه حافظ عمری شاهد و ناظر تبدلات و تحولات سیاسی و اجتماعی گوناگون بوده و ملاحظه کرده که هر روز یک‌دسته مردم ستمگر و بی‌قابلیت جانشین یک‌دسته مردم دیگر شبیه به خود می‌شوند و یک بدبختی تازه پیش آورده همشهریان او را دچار فقر و بینوایی و بدبختی ساخته‌اند . وی در این سال‌ها که به مرحله‌ی پیری و فرسودگی رسیده بود دیگر از اوضاع و احوال ناگوار به ستوه آمده و از تحمل آنهمه مصائب و مناظر دلخراش بی‌طاقت شده تمنای حکومت قادر و قاهری می‌کرده است . پس با این مقدمه می‌توان حدس زد که غزلی که در فاصله‌ی مرگ شاه شجاع (تنها مرد قوی و کاردانِ خاندان آلِ‌مظفر) در سنه‌ی ۷۸۶ و آمدن امیرتیمور به آذربایجان یعنی سال ۷۸۸ (یازده سال قبل از وفات خواجه حافظ در سنه ۷۹۲ هجری قمری) سروده است و با این بیت آغاز می‌گردد :
سینه مالامالِ درد است ای دریغا مرهمی // جان زِ تنهایی به جان آمد خدا را همدمی
و سپس به این دو بیت می‌رسد :
سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگل // شاه تُرکان فارغ است از حال ما کو رُستمی
خیز تا خاطر بدان تُرک سمرقندی دهیم // کز نسیمش بوی جوی مولیان آید همی
ملهم از چه مصائبی بوده است ."
آشنایی با حافظ ( محمدعلی جمالزاده )
ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت...
ما را در سایت ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0aleshanee6 بازدید : 138 تاريخ : چهارشنبه 4 ارديبهشت 1398 ساعت: 7:42