دیستوپیا

ساخت وبلاگ
بعد لحنش را عوض کرد و گفت : "از موضوع پرت شدیم ... قدرتِ واقعی که ما باید شب و روز برای آن بجنگیم ، قدرت تسلط بر اشیاء نیست ، بلکه قدرتِ تسلط بر انسان است ." مکث کرد و برای لحظه‌ای خود را در نقشِ معلمی دید که در حالِ سوال پرسیدن از یک دانش‌آموزِ مستعد بود : "وینستون ، چگونه یک انسان می‌تواند قدرت‌ش را بر انسانِ دیگری اِعمال کند ؟"
وینستون فکر کرد ، "با وادار کردن او به رنج کشیدن ."
- دقیقاً . با وادار کردن او به رنج کشیدن . اطاعت کافی نیست . اگر او رنج نکشد ، چطور می‌شود مطمئن شد که او در حالِ اطاعت از خواسته‌ی تو است نه خواسته‌ی خودش ؟ ماندن در قدرت یعنی تحمیل درد و حقارت . قدرت به معنی متلاشی کردن ذهنِ انسان و شکل دادن مجدد آن در قالبِ مورد نظر خودت است . پس حالا متوجه می‌شوی ما در پی ایجاد چه دنیایی هستیم ؟ دنیای ما دُرست متضاد آرمانشهرِ احمقانه‌ی طرفدارانِ اصالت لذّت است . مصلحانِ قدیم در فکرِ چنان آرمانشهری بودند . 
دنیایی پُر از ترس و خیانت و عذاب ، مکانی برای لگدمال‌کردن و لگدمال شدن ، دنیایی که هرچه رو به تعالی پیش می‌رود بی‌رحمی در آن بیشتر می‌شود . پیشرفت در دنیای ما ، رفتن به سوی درد بیشتر است . تمدن‌های قدیم ادعا می‌کردند که بنیاد آنها بر عشق و عدالت نهاده شده ، تمدن ما بر اساسِ تنفر بنا شده است . در دنیای ما تنها عواطفی که وجود دارند ترس ، خشم ، پیروزی و ذلّت هستند . هر چیزِ دیگری را ما نابود می‌کنیم ، هر چیزی را . در حالِ حاضر ما موفق شدیم عادت‌های فکری را که بقایای زمانِ قبل از انقلاب هستند از بین ببریم . ما پیوندهای بین فرزند و والدین ، مرد با مرد ، و مرد با زن را گسسته‌ایم . دیگر هیچکس به همسرش ، فرزندش و یا دوست‌ش اعتماد نمی‌کند . ...
۱۹۸۴ ( جورج اوروِل )
ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت...
ما را در سایت ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0aleshanee6 بازدید : 114 تاريخ : شنبه 24 آذر 1397 ساعت: 19:10