موج دوم : انقلاب صنعتی

ساخت وبلاگ
ولی در سیاست ، دولتهای 'موج دوم' خود را بطور روزافزونی در مواجهه با نوعی تعارض جدید ناشی از جدایی تولید از مصرف ، مستأصل دیدند . تأکید مارکسیست ها بر تضاد طبقاتی ، بطور منظم بر تعارض وسیعتر و عمیق تری که از تضاد بین خواسته های تولیدکنندگان (کارگران و مدیران هردو ) در مورد افزایش حقوق ، سود و مزایا و خواسته های متضاد با آن از طرف مصرف کنندگان ( منجمله خود همان کارگران ) برای قیمت های پایین تر ، ناشی شده بود سرپوش گذاشت . اهرم سیاست اقتصادی بر این نقطه اتکاء داشت .
گسترش نهضت مصرف کننده در ایالات متحد ، قیامهای اخیر لهستان علیه افزایش قیمت ها توسط دولت ، مباحثات بی پایان در بریتانیا بر سر قیمت ها و سیاست های تعیین حقوق و دستمزد ، منازعات مرگبار ایدوئولوژیک در اتحاد جماهیر شوروی درباره ی اولویت صنایع سنگین بر کالاهای مصرفی یا بالعکس ، همگی وجوه تعارض عمیقی هستند که در همه ی جوامع اعم از سوسیالیست و سرمایه دار به دنبال جدایی تولید از مصرف ( صنعتی شدن ) بوجود آمده است .
نه تنها سیاست بلکه فرهنگ نیز تحت تأثیر این شکاف شکل گرفته است . زیرا این شکاف تمدنی بوجود آورد که بیش از هر تمدن دیگر در تاریخ پول پرست ، آزمند ، تاجرمسلک و حسابگر بوده است . لزومی ندارد که انسان مارکسیست باشد تا با مانیفست کمونیست در این ادعانامه ی مشهور علیه جامعه ی جدید هم عقیده باشد ، در آنجا که می گوید : "دیگر بین انسان با انسان هیچ رابطه ای بجز منافع شخصی عریان و پرداخت 'نقدی' عاری از احساس و عاطفه باقی نمانده است ." روابط شخصی ، پیوندهای خانوادگی ، عشق ، دوستی ، علقه های همسایگی و اجتماعی همگی در هجوم بیرحمانه ی منافع شخصی تجاری رنگ باخته اند یا به تباهی کشیده شده اند .
اگرچه مارکس بدرستی این روند غیرانسانی شدن پیوندهای بشری را شناسایی کرده است اما در انتساب آن به سرمایه داری راه خطا پیموده است . وی البته در زمانی به نگارش عقاید خود اقدام کرد که تنها شکل جامعه ی صنعتی که می توانست مشاهده کند شکل سرمایه داری آن بود . امروزه بعد از گذشت بیش از نیم قرن تجربه ی جوامع صنعتی مبتنی بر سوسیالیسم یا حداقل سوسیالیسم دولتی ، می دانیم که حرص و طمع خشونت بار ، فساد تجاری و تقلیل روابط انسانى به سطح واژه های سرد و بیروح اقتصادی دیگر فقط منحصر به نظام مبتنی بر سود نیست .
زیرا که حرص به پول ، کالا و اشیاء بازتاب سرمایه داری یا سوسیالیسم نیست بلکه بازتاب نظام صنعتی است . این امر بازتاب نقش مرکزی بازار در تمامی جوامعی است که در آنها تولید از مصرف جدا شده است و هر فردی به جای اتکاء به مهارت های تولیدی خود در رفع حوائج زندگی به بازار وابسته گردیده است .
در چنین جامعه ای بدون توجه به ساختار سیاسی ، نه تنها محصولات بلکه کار ، عقاید ، هنر و روح نیز خرید و فروش و معامله و مبادله می گردد .
موج سوم ( آلوین تافلر )
ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت...
ما را در سایت ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0aleshanee6 بازدید : 112 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1396 ساعت: 11:10