مشهد : ملایان ، جاسوسان و زائران

ساخت وبلاگ
شمالِ ایران تا سال ۱۹۰۵ عملاً تبدیل به یک ایالت روسی شده بود و مقامات روس آن‌را اداره می‌کردند . مقامات ایرانی اجازه‌ی جمع‌آوری مالیات نداشتند ، این‌کار را کنسول‌های روس انجام می‌دادند و آن‌را به بانک استقراضی روس می‌پرداختند که با کمک مالی دولت روسیه تأسیس شده بود و هیچ حسابی به دولت ایران پس نمی‌داد . این بانک روسی نه به‌عنوان یک بانک بازرگانی ، بلکه به‌عنوان شعبه‌ای از وزارت دارایی روسیه عمل می‌کرد و در برابر گرو گرفتن املاک مالکان ، مبالغ هنگفتی به آنان می‌پرداخت و از کلیه‌ی ابزارهای به‌اصطلاح نظام بانکی خود استفاده می‌کرد تا خود را جانشین دولت ایران نماید . تحت همه‌گونه عملیات غیرقانونی آشکار ، زمین‌های وسیع زراعتی به مهاجران روس منتقل می‌شد . افسران روسِ بریگاد قزاق هرچند حقوق‌بگیرِ دولت ایران بودند ، دستورهای خود را از وزارت جنگ روسیه دریافت می‌کردند . در سال ۱۹۰۱ سرگرد چنویکس ترِنچ ، کنسول انگلیس در مشهد گزارش داد که دولت ایران قصد دارد عایدات ایالت مرزی و استراتژیک سیستان را به مقاطعه‌ به روس‌ها واگذار کند یا حتی ایالت مزبور را یکجا به روس‌ها بفروشد . در سال‌های بعد اطلاعات مشابهی در مورد خراسان واصل شد .
در همین‌حال روس‌ها مشغول پیشروی نظامی از طریق سرزمین‌های ماورای خزر به‌سوی آسیای مرکزی بودند و خطری جدی‌تر از هر وقت برای هند ایجاد کرده بودند . اکنون راه‌آهن آنان تا مرز افغانستان رسیده بود .
[...]
خراسان با ایالت کرمان کاملاً متفاوت است . درحالیکه که کرمان سرزمینی دورافتاده و آرام متشکل از کوه‌های برهنه است و تنها چند روستای واحه‌مانند و نخلستان خرما دارد ، خراسان ایالتی است حاصلخیز که در یکی از چهاراه‌های آسیا قرار گرفته و به‌خاطر معادن فیروزه و مزارع زعفرانش شهرت دارد . خراسانِ بزرگ تا افغانستان ، ترکمنستان ، ازبکستان و تاجیکستانِ امروزی گسترده بوده و بیشتر ، خود را بخشی از آسیایِ مرکزی می‌دانسته تا ایران که در غرب و جنوبِ آن قرار داشته است .
شهر مقدس مشهد در بستر رودخانه‌ای قرار گرفته که ۳۲۰۰ پا از سطح دریا ارتفاع دارد . در غرب ، شمال و جنوب آن کوه‌هایی وجود دارد که ارتباط آن‌را با دشت بزرگ ترکستان قطع می‌کند . در فاصله‌ی ۱۵۰ کیلومتری شرق آن ، نقطه‌ای است که مرزهای سه کشور ایران ، افغانستان و روسیه با یکدیگر تلاقی می‌کند . مدت‌ها پیش از آنکه روس‌ها حرکت خود را به‌سوی آسیای مرکزی آغاز کنند ، امپراطوری ایران تا ترکستان ، بخارا ، سمرقند و ماوراءالنهر گسترده بود و از این‌راه بود که امواج پی‌درپی مهاجمان ترک‌زبان می‌آمدند ، که اوج آن پیدایش تیمور لنگ بود .
[...]
آستان قدس موقوفات فراوان و مهمی داشت . پیرامون حرم را بازار بزرگی فراگرفته بود که در آن زائران ، بازرگانان و مسافران در صرافی‌ها با هم درمی‌آمیختند .
ثروت و قدرت روحانیون مشهد ناشی از نظام قراردادی وقف بود که براساس آن افراد می‌توانستند با وقف کردن اموال و املاک خود به امور خیریه‌ی فرضی ، آنها را از تهدید دائمی مصادره‌ی دولت حفظ نمایند و مادام‌العمر از بخشی از درآمد آن بهره‌مند شوند . بدین‌سان آستان قدس املاک زیادی به‌دست آورد و تبدیل به قدرتی مستقل با حقوق و امتیازات مخصوص خود گردید . اداره‌ی آن‌را متولی‌باشی برعهده داشت که هرچند از جانب شاه منصوب می‌شد ، آن‌را به‌صورت یک امپراطوری مستقل اداره می‌کرد و به او به‌عنوان سخنگوی شخصی امام [رضا (؟!)] نگریسته می‌شد . او اجازه داشت ده‌درصد از عایدات اوقاف را برای خودش بردارد ، و به‌سرعت ثروتِ شخصی هنگفتی می‌اندوخت . او همچنین منبع کلیه‌ی اسناد رسمی و قانونی بود که درآمد بیشتری برایش تأمین می‌کرد . برای نظارت در کارهای متولی‌باشی ، قائم‌مقام وجود داشت که سمتی موروثی بود که رئیسِ سادات ، یا اعقاب امام عهده‌دار می‌شدند .
از نظر انگلیسی‌ها مشهد با جمعیت دائماً درحالِ تغییرِ همیشگی خود (به‌واسطه‌ی زُوّار) و نزدیکی به مرزهای روسیه و افغانستان ، برای استخدام مأموران مخفی ، بدون جلب توجه ، کمال مطلوب به‌شمار می‌رفت و بنابراین نمایندگی آن کشور در مشهد تبدیل به مهم‌ترین و حساس‌ترین کنسولگری در ایران گردید . زندگی کنسولی در آن شهر عبارت بود از مجموعه‌ای از بازی‌های سیاسی آمیخته با مذهب ، جاسوسی و قاچاق اسلحه . پس از عزیمت نی‌الیاس در سال ۱۸۹۶ ، اعتبار انگلیسی‌ها در خراسان کاهش یافت و روس‌ها همه‌ی کارها را در دست گرفتند .
ایران در بازی بزرگ ( آنتونی وین )
ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت...
ما را در سایت ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0aleshanee6 بازدید : 129 تاريخ : يکشنبه 16 آذر 1399 ساعت: 21:21