مرگ کوروش

ساخت وبلاگ
پس از تسخیر شامات و فلسطین کوروش به ایران بازگشت و در مشرق به جنگ‌هایی پرداخت . شرح‌حال وی در این وقایع تاریک است . این قوم که کوروش با آنان جنگ کرد سکاها بودند که در پشت سیحون می‌زیستند . هرودوت آنان را ماساژت Massagéte یعنی ماهی‌خواران و کتزیاس دربیک‌ها Derbiks و بروس داهه‌ها Daha می‌نامید . به روایت استرابون هر سه‌ی این اقوام از سکاها بودند و آنان به‌ترتیب از گرگان به‌طرف شمال می‌زیستند . اول داهه‌ها بعد دربیک‌ها (در خوارزم) بعد ماساژت‌ها در قسمت شمالی‌تر می‌زیستند . به‌قول هرودوت پادشاهِ ماساژت‌ها زنی به نام تومیریس Tomyris بود .
کوروش او را خواستگاری کرد ، ملکه چون می‌دانست مقصود از گرفتن او تسخیر کشورش است پاسخ توهین‌آمیزی به کوروش داد . جنگ درگرفت و پسر ملکه اسیر شد و خود را کشت ، کوروش زخم برداشت و مرد . ملکه به تلافی خون پسر امر کرد که سرِ او را در خیکی پُر از خون بیاندازند ، و به سرِ بُریده‌ی کوروش خطاب کرد و گفت : تو که از خون خوردن سیر نمی‌شدی ، از این خون آنقدر بخور تا سیر شوی .
مرگ کوروش را طبق مدارکی که در دست است ، در ۵۲۹ ق.م می‌دانند . بنابراین مدت پادشاهی او از زمان تسخیر همدان تا آن تاریخ ۲۲ سال بود . نعش او را به پاسارگاد بردند و به دخمه سپردند . مقبره‌ی او تا این زمان در آنجا برپا است و به قبر مادر سلیمان مشهور است !
درباره‌ی کوروش - این پادشاه در آغاز شاهِ ولایت کوچکی بود ، در اثر اراده و همت به شاهنشاهیِ کشور عظیمی که از شمال به کوه‌های قفقاز ، دریای خزر و سیحون ، از مغرب به هلس‌پونت (داردانل) و بحرالجزایر ، از جنوب به عربستان ، دریای عمان و خلیج‌فارس و از مشرق به سند می‌رسید ؛ نائل آمد . چنین شاهنشاهی عظیمی تا آنگاه در جهان دیده نشده بود . وی با قدرت و شوکتی که به دست آورد برخلاف پادشاهان کشورهای پیش از خود ، چون آسور و بابل ، درباره‌ی مغلوبین بسیار رئوف و مهربان بود . تعصب مذهبی نداشت و همه‌ی مذاهب در پیش وی محترم بود . هیچگاه جانب عدل و تدبیر را از دست نمی‌داد . به‌غارت و کشتار مردم نمی‌پرداخت ، نجات‌دهنده‌ی مظلومان بود و دوست و دشمن به فضل او معترف بودند . حکم او در همه‌جا روان بود . به‌قول گزنفون : "او سطوت و رعب خود را به‌تمام ، روی زمین انتشار داد بطوریکه همه را مات و مبهوت ساخت . حتی یک نفر جرأت نداشت از حکم او سرپیچی کند . نیز توانست دل‌های مردمان و قلوب ملل را طوری فریفته‌ی خود سازد که همه می‌خواستند جز اراده‌ی او کسی بر آنها حکومت نکند ." کنت‌گوبینو مورخ و سیاستمدار قرن ۱۹ درباره‌ی کوروش می‌نویسد : "او هیچگاه نظیر خود را در این جهان نداشته ، او یک مسیح بود ، مردی که درباره‌اش تقدیر مقدر داشته بود که باید برتر از دیگران باشد ."
ایران در عهد باستان ( جواد مشکور )
ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت...
ما را در سایت ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0aleshanee6 بازدید : 138 تاريخ : پنجشنبه 22 خرداد 1399 ساعت: 12:46