سکاها در تورات

ساخت وبلاگ
هرودوت گوید : خود سکاها عقیده دارند از دیگر ملل جوان‌ترند و در باب نژاد خود گویند : آدمِ اولین این کشور که در آن‌زمان خالی از سکنه بود ، تارگی‌تای نام داشت و پدر تارگی‌تای را آنان زئوس [ظاهراً هرودوت با توجه به اعتقادات خودش خدایان را نام‌گذاری کرده] و مادر او را دختر رودِ بوریستن (دنیپر کنونی) می‌دانند . تارگی‌تای سه پسر داشت ، و در زمان آنان از آسمان گاوآهن ، قید [ریسمان] ، تبر و پیاله‌ی زرین به زمین افتاد . پسر اول کسی بود که این اشیاء را دید ، خواست بردارد ولی همینکه نزدیک شد طلا آتش گرفت . پسر دوم نزدیک شد و باز طلا محترق گشت . و چون پسر سوم نزدیک شد ، طلا خاموش شد . و او این اشیاء را به خانه برد و درنتیجه دو پسر دیگر سلطنت این مملکت را به پسر سوم واگذار کردند ، از پسر سوم که نامش کولاک‌سائیس بود سکاهای پادشاهی بوجود آمدند . آنان خود را پارالات نامیدند . اسم عمومی سکاها به‌نام پادشاه آنان اسکولت است و یونانیان آن را اسکیث گویند . سکاها راجع به نژاد خود گویند که از زمان تارگی‌تای تا زمان لشکرکشی داریوش به کشور ایشان بیش از هزارسال نیست . چون کشور سکاها وسیع بود کلاک‌سائیس آن‌را بین سه پسر خود تقسیم کرد . و گویند که از صفحات شمالی یعنی قسمت‌هایی که اهالی بالادست در آن سکنی دارند نمی‌توان عبود کرد و نه چیزی را دید زیرا در آنجا زمین و هوا پُر از پَر است (هرودوت در جای دیگر می‌گوید که مقصود از پر باید برف باشد) هرودوت نام بسیاری از اقوام سکایی را که در شمال می‌زیسته‌اند می‌آورد .
مذهب سکاها - هرودوت راجع به مذهب سکاها گوید که آنان ارباب انواع را می‌پرستیدند . خدایان آنان از این‌قرار بود :
  • تابیت‌تی : رب‌النوع اجاق خانواده
  • پاپای : خدای آسمان
  • آپی : خدای زمین که زنِ خدای آسمان بود
  • هی‌توسر : خدای آفتاب
  • آرهیم‌پاسا : خدای زیبایی
  • تاهیس‌ماساد : خدای دریا
سکاها عادت ندارند که برای خدایانشان معبد بسازند و قربانی کنند . قربانی خوک و نگه‌داشتن این حیوان در مذهب ایشان جایز نیست .
عادت و رسوم سکاها - سکاها خونِ اول دشمنی را که می‌کشند ، می‌آشامند و سرهای مقتولین را برای پادشاه می‌برند . زیرا اگر سر دشمن را نیاورند سهمی از غنایم نصیب‌شان نمی‌شود . پوست کشتگان را می‌کنند و بعد آن‌را مانند دستمال استعمال می‌کنند و گاهی از آن پوست‌ها لباس می‌سازند . از سر دشمن که خیلی مبغوض باشد کاسه درست می‌کنند . سکاهای متمول این کاسه را به‌طلا می‌گیرند و چون میهمانی به خانه‌ی آنان آید این کاسه را به او نشان می‌دهند و گویند هریک از کاسه‌ها جمجمه‌ی چه‌کس است و هرقدر از این کاسه‌ها بیشتر باشد اقتدارشان بیشتر است . آنان به تفأل و اقوال فال‌گیران و جادوگران اعتقادی به‌سزا دارند . طریق دفن کردن پادشاه در نزد ایشان چنین است که شکم پادشاه متوفی را دریده از کندر و ادویه‌ی معطر پر می‌کنند ، بدن او را موم می‌گیرند و این جسد را حرکت داده به قسمت‌های مختلف کشور می‌برند ، و در انتهای کشور جسد او را در مقبره‌ی پادشاهان سکایی دفن می‌کنند بعد یکی از زنان غیرعقدی پادشاه را با شربت ، دارو ، آشپز و خدمه‌ی نزدیک و پیک مخصوص او خفه کرده ، با اسب‌ها و طلاآلات پادشاه دفن می‌کنند .
این بود قول هردوت راجع‌به سکاها .
[...]
در تورات سکاها یأجوج و مأجوج نام گرفته‌اند و از اعقاب یافث‌ابن‌نوح دانسته شده‌اند . ولی ظن قوی این است که سامارت‌ها و سکنه‌ی سکائی قدیم ، یعنی کشاورزان سکایی ، آریایی بودند ، ولی سکاهای پادشاهی که بعدتر به این سرزمین آمدند و بر سکاهای قدیم مسلط شدند از نژاد تورانی و آلتایی به‌شمار می‌آیند . اینان دشمنان یونانیان بودند . و نیز در نیمه‌ی دوم قرن ۷ ق.م به ماد ، ارمنستان و کاپادوکیه ایلغار کردند . جنگ سکاها را با داریوش کارِ ایشان یعنی سکاهای آلتایی و تورانی دانستند . توحش اینان از دیگر سکاها بیشتر بود ، بقراط راجع به سکاها گوید که : "اینان جز خودشان به‌مردمی شباهت ندارند ، رنگ پوستشان زرد و تن‌شان فربه است ، چون ریش ندارند مردان‌شان شبیه به زنان هستند ." محققان تصور می‌کنند که این توصیف بقراط راجع‌به سکاهای پادشاهی است که بر سکائیه استیلا یافته بودند .
ایران در عهد باستان ( جواد مشکور )
ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت...
ما را در سایت ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0aleshanee6 بازدید : 181 تاريخ : پنجشنبه 22 خرداد 1399 ساعت: 12:46