ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت

ساخت وبلاگ
فدائیانِ الموت :: aleshanee aleshaneeسعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است ! ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه! طبقه بندی موضوعی کلمات کلیدی بایگانی آخرین مطالب پیوندهای روزانه پیوندها سه شنبه, ۲۱ آذر ۱۴۰۲، ۱۲:۲۰ ب.ظ مشهور است که حسن صباح (مرگ ۱۱۲۴ م) به‌یاری حشیش ... از دست‌پروردگان ویژه‌ی خویش یک گارد فدایی پدید آورده بود . فدائیان حسن صباح به سبب پناهگاه اسماعیلیان (قلعه‌ی الموت) فدائیان الموت [نامیده می‌شدند و] به‌خاطر انتساب به استعمال حشیش حشاشین یا حشیشیون ؛ و با برچسب مخالفان به‌عنوان ملاحده (خدا نشناسان) خوانده شده‌اند . عنوان حشاشین به‌صورت اساسین (assassin) ظاهراً نخستین‌بار ازطریق سفرنامه‌ی مارکوپلو (۱۳۲۴-۱۲۵۰ م) جهانگرد ایتالیایی که خود در حدود ۱۲۲۷ م از ایران گذشته است ، به زبان‌های اروپایی راه یافته ، و به‌صورت فعل ، به‌معنی کشتن ، قتل سیاسی یا ترور مورد استفاده قرار گرفته و می‌گیرد .فدائیان در آغاز نیرویی انقلابی با تکیه بر تشیع اسماعیلی ، هوادار خلفای فاطمی مصر (دوره‌ی خلافت ۱۱۷۱-۹۰۹ م) ، ضد استعمار بغداد و اُمرای دست‌نشانده‌ی آن در ایران بودند . لیکن یکصدسال بعد ، با ۱۸۰ درجه انحراف ، تا حد آلت اجرای مقاصد سوء خلیفه‌ی بغداد ، برای خفه کردن هر نوع صدای اعتراض سقوط نمودند . عیناً همانند مافیا که نخست بر اثر فشار استعمار فرانسه به‌صورت یک جنبش زیرزمینی و نهضت مقاومت ملی ، با نفوذ بیگانه در ایتالیا می‌جنگیدند ، لیکن بعدها خود به‌صورت سندیکایی از جنایتکاران ، گنگسترهای خطرناک و مزدورانی آدمکش در سراس ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت...ادامه مطلب
ما را در سایت ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0aleshanee6 بازدید : 35 تاريخ : دوشنبه 27 آذر 1402 ساعت: 21:57

سقوط خلافت عباسی :: aleshanee aleshaneeسعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است ! ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه! طبقه بندی موضوعی کلمات کلیدی بایگانی آخرین مطالب پیوندهای روزانه پیوندها چهارشنبه, ۲۲ آذر ۱۴۰۲، ۱۰:۴۳ ق.ظ شمس میان سال‌های ۱۲۴۲ تا ۱۲۴۷ میلادی ، به‌طور مسلم ، پنج‌سال از ایام نهایی زندگانی خود را در دوره‌ی واپسین خلیفه‌ی نگون‌فرجام عباسی ، مستعصم ، سپری ساخته است . مستعصم (زندگی ۱۱۲۵۸-۱۲۱۲) خلیفه‌ای است که باید در برابر مغول ایستادگی کند و همه‌ی خرابکاری‌های نیاکان خویش را به‌نیکی جبران نماید و از سقوط یک تمدن لغزان پیشگیری جوید !گویی سرنوشت ، اراده‌ی ضد اراده در تاریخ ، می‌خواسته نیشخند خود را به‌گاه سقوط بغداد در وجود مستعصم ، به‌کمال مسخره‌گی و ناچیزی رساند ![...]... هلاکو به مترجم خود می‌گوید : "به او بگویید که تو چه مردی ، و چه عقل و تدبیر داری ... که نه لشکری جمع کردی تا جهت تو جنگ کنند ، و نه با ما به‌طریق انقیاد و تلطف درآمدی ، همچنانکه دیگر ملوک ؟! عاقلان زر و نقره و جواهر از برای مساعدت دوستان و دفع دشمنان دارند . و تو هیچکدام نکردی ؟!" (تجارب‌السلف ۳۵۷)و پس از این خلیفه‌ی بخت برگشته را در لای نمد می‌پیچند و آنقدر مالشش می‌دهند تا جان می‌سپارد !مرگ فجیع مستعصم و سقوط خلافت ۵۲۴ ساله‌ی بنی‌عباس (۱۲۵۷-۷۴۹ م) احساسات تند و متضادی را در جهان اسلام ، به‌ویژه در ایران دامن زده است .دوپارگی وجدان سیاسی ، یا تضاد میان ناسیونالیسم و انترناسیونالیسم ، استقلال‌جویی ملی و وحدت‌جویی اسلامی ، ایران‌دوستی و ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت...ادامه مطلب
ما را در سایت ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0aleshanee6 بازدید : 34 تاريخ : دوشنبه 27 آذر 1402 ساعت: 21:57

در عصر شمس با همه بدنامی خلافت عباسی ، روح بغداد کم و بیش ، همه‌جا در قلمرو خلافت شرقی حکمفرما بوده است ...اگر بخواهیم نفوذ بغداد ، نظام خلیفه‌سالاری و تقدس مقام خلافت را ، نه تنها در جهان اسلام ، بلکه فقط در ایران آن روزگار که عموماً نیز بیشتر زمزمه‌ی مخالفت با بغداد از آن برمی‌خواسته ... درنظر مجسم داریم ، کافی است به مرثیه‌ی سعدی در قتل المستعصم ، ۱۱ سال پس از غیبت شمس ، در سال ۱۲۵۸ م نظر افکنیم . سعدی این مرثیه را در حیات مستعصم یا به هنگام قدرت و شکوه دستگاه خلافت نسروده است که تصور رود قصد تملق داشته . یا چشمداشت صله ، پاداش ، مقام یا کسب افتخاری به شیوه‌ی خوشایندگویان سوداگر و مدیحه‌سرایان آزمند آن‌را سروده باشد ! بلکه برعکس سرایش این مرثیه که به احتمال قوی سعدی در انتشار آن نیز سعی وافی مبذول داشته ، برای سعدی بسیار هم گران تمام شده . تا جائیکه شهرت دارد به‌خاطر این مرثیه به‌فرمان خواجه نصیر ، وزیر هلاکو ، سعدی ۴۶ ساله را در آن‌زمان به‌چوب بسته‌اند .در هر حال سعدی به‌گفته‌ی خود ، آن‌را از روی مسلمانی و معرفت ، از سوز دل و تأثر و سوگ عمیق ایمانی درباره‌ی سقوط خلافت ... سروده است . ...سوگ‌چامه‌ی سعدی در قتل مستعصم بالغ بر ۲۸ بیت است و در اینجا تنها به نقل ابیاتی چند از آن اکتفا می‌شود : آسمان را حق بود ، گر خون بگرید بر زمین // بر زوال ملک مستعصم ، امیرالمومنین ای محمد گر قیامت می برآری سر ز خاک // سر بر آر و این قیامت در میان خلق بیننازنینان حرم را ، خون حلق بی‌دریغ // زاستان بگذشت و ما را ، خون چشم از آستین زینهار از دور گیتی و انقلاب روزگار // در خیال کس نیامد کانچنان گردد چنینخون فرزندان عم مصطفی شد ریخته // هم بر آن خاکی که سلطانان نهادندی جبین بعد از این آسایش ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت...ادامه مطلب
ما را در سایت ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0aleshanee6 بازدید : 130 تاريخ : دوشنبه 27 آذر 1402 ساعت: 21:57

فریضه‌ی اهلِ حال ! :: aleshanee aleshaneeسعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است ! ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه! طبقه بندی موضوعی کلمات کلیدی بایگانی آخرین مطالب پیوندهای روزانه پیوندها دوشنبه, ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ۱۱:۳۵ ق.ظ مولوی پس از برخورد با شمس ، موسیقی دوستی و سماع را تا بدان حد گسترش می‌دهد که حتی بطور هفتگی ، مجلسی ویژه‌ی سماع بانوان ، همراه با گل‌افشانی و رقص و پایکوبیِ زنان در قونیه برپا می‌دارد (افلاکی ۴۶۸/۳ ، ۵۹۱/۳) و اینها همه از مردی مشاهده می‌شود که تا ۳۸ سالگی خود مجتهدی بزرک و یک مفتی حنبلی به‌شمار می‌رفته است ! تا جاییکه حتی در مواردی چون سرگرم رباب و موسیقی می‌شده است ، نمازش قضا می‌شده و با وجود تذکار به وی ، موسیقی را رها نمی‌کرده است بلکه نماز را ترک می‌گفته (افلاکی ۳۲۸/۳) که :سماع آرام جان زندگان است !کسی داند که او را ،جان جان است ! (سپهسالار ۶۸)شمس سماع را 'فریضه‌ی اهل حال' می‌خواند ، و چون پنج نماز و روزه‌ی ماه رمضانش ، برای اهل دل واجب می‌شمرد (ش ۲۵۱) زیرا خواص را دل سلیم است . و "از دل سلیم اگر دشنام به کافر صدساله رود ، مؤمن شود ! اگر به مؤمن رسد ، ولی شود" بزم کائنات است :"هفت آسمان و زمین و خلقان همه در رقص می‌آیند ، آن ساعت که صادقی در رقص آید !اگر در مشرق موسی ...، در رقص بود ، اگر محمد در مغرب هم در رقص بود ، و در شادی !" (ش ۲۵۳)"رقص مردان خدا لطیف باشد و سبک !گویی برگ است بر روی آب می‌رود ! اندرون چون کوه ! ... و برون چون کاه ! ..." (ش ۲۵۵)آیا از این گستاخ‌تر و درعین‌حال لطیف‌تر ، د ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت...ادامه مطلب
ما را در سایت ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0aleshanee6 بازدید : 23 تاريخ : شنبه 18 آذر 1402 ساعت: 12:18

امیرانِ لوطیِ دمشق !! :: aleshanee aleshaneeسعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است ! ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه! طبقه بندی موضوعی کلمات کلیدی بایگانی آخرین مطالب پیوندهای روزانه پیوندها سه شنبه, ۱۴ آذر ۱۴۰۲، ۰۸:۵۴ ق.ظ ... بیزاری از غلامبارگی و لواط در خاندان مولوی سابقه‌ی تاریخی و خانوادگی داشته است . سلطان‌العلماء بهاءولد (۶۲۸-۵۴۰ هجری /۱۲۳۰-۱۱۴۵ میلادی) پدر مولوی ، پس از بازگشت از سفر حج با وجود استقبال و اصرار فراوانِ بزرگان دمشق ، تنها به‌خاط شیوع فساد لواط در میان امیران آن دیار ، به‌هیچ‌روی حاضر نمی‌شود که به تقاضای آنان پاسخ مثبت دهد و در آن دیار اقامت گزیند . افلاکی دراین‌باره چنین گزارش می‌دهد که :"بعد از آنکه مناسک حج تمام شد در معاودت با قافله‌ی دمشق ، بیرون آمدند . اکابر دمشق به اجتماع تمام استقبال کردند ، و التماس کردند که : - البته در آن دیار اقامت کنید !بهاولد ... فرمود که :- سلاطین و امرای این دیار اغلب به فساد و لواط مشغولند ، نشاید در این مقام مقیم بودن !" (افلاکی ص۱۱۱۱-۱۱۱۰)خطِ سوم _درباره‌ی شخصیت ، سخنان و اندیشه‌ی شمس تبریزی ( ناصرالدین صاحب زمانی ) ۰ ۰ ۰۲/۰۹/۱۴ نظرات هیچ نظری هنوز ثبت نشده است ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت...ادامه مطلب
ما را در سایت ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0aleshanee6 بازدید : 25 تاريخ : شنبه 18 آذر 1402 ساعت: 12:18

خلق را تقلیدشان بر باد داد .... :: aleshanee aleshaneeسعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است ! ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه! طبقه بندی موضوعی کلمات کلیدی بایگانی آخرین مطالب پیوندهای روزانه پیوندها شنبه, ۱۸ آذر ۱۴۰۲، ۰۹:۳۶ ق.ظ ... تقلید در نظر او به‌مراتب از نفاق اضطراری بدتر است . فسادها بیشتر از تقلید سرچشمه می‌گیرند . زیرا تقلید یعنی خود نبودن ، یعنی خود فروختن ، یعنی کورکورانه سرسپردن ! تقلید یعنی بردگی ، یعنی گوسفند صفتی ، یعنی تأیید استعمار ، یعنی تشویق استثمار ، یعنی زورگو پروری و اعانت به ظالم !از این‌روی ، هر فسادی که در جامعه پدید آید ، منشاء آن‌را کم و بیش ، به‌گمان شمس در تقلید باید جستجو نمود ! و از نظر شمس ، تقلید تقلید است ، دیگر چه الگوی آن کفر (ایمان ناراستین) و چه ایمان (باورداشت راستین) باشد ! موضوع تقلید هرچه باشد نمی‌تواند آب پاکی بر سر تقلید فرو ریزد و از پلیدی آن بکاهد (ش ۱۹۰) . شمس در نفی تقلید تا آنجا پیش می‌رود که می‌پرسد :" کی روا باشد مقلد را مسلمان داشتن ؟" [یا دانستن ؟] (ش ۱۹۰)و آنگاه در مورد خود تأکید می‌کند که وی هرگز مقلد نبوده است ، بلکه همواره جستجوگری مشکل‌پسند ، انعطاف‌ناپذیر و برخویشتن سخت‌گیر به‌شمار می‌رفته است (۲-آ ش ۵۷،۵۸،۷۱) :"این داعی مقلد نباشد ! ... بسیار درویشان عزیز دیدم ، و خدمت ایشان دریافتم و فرق میان صادق و کاذب هم از روی قول ، و هم از روی حرکات معلوم شده . تا سخت پسندیده و گزیده نباشد ، دل این ضعیف به هر جا فرود نیاید ، و این مرغ هر دانه را برنگیرد !" (ش ۹۳ ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت...ادامه مطلب
ما را در سایت ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0aleshanee6 بازدید : 24 تاريخ : شنبه 18 آذر 1402 ساعت: 12:18

انا‌الحق ! :: aleshanee aleshaneeسعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است ! ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه! طبقه بندی موضوعی کلمات کلیدی بایگانی آخرین مطالب پیوندهای روزانه پیوندها پنجشنبه, ۲۰ مهر ۱۴۰۲، ۰۱:۳۳ ب.ظ اسلام از راه ایران به شبه‌قاره‌ی هند وارد شد و در پنجاب که به‌منزله‌ی دروازه‌ی هندوستان است ، دو تمدن بزرگ ایران (مسلمان شده) و تمدن هند با هم اصطکاک پیدا کردند ؛ و هر دو تمدن در یکدیگر اثر گذاشتند . از یکسو مشایخ صوفیه در اثر تعلیمات خود ، در نحوه‌ی تفکر مردم شبه‌قاره‌ی هند مؤثر گشتند و از سوی دیگر ، خود شیفته‌ی برخی از راه و رسم فقیران و سنیاسیان هندو شدند و در نتیجه افکار اینان با اندیشه‌های آنان همچون شیر و شکر با هم درآمیخت . بدین‌ترتیب بعضی از صوفیان مسلمان به‌سوی نوعی 'وحدت وجود' و "همه‌خدایی" توجه کردند . شطح صوفیانه‌ی : "انا الحق" حسین حلاج درواقع همان مفهوم عبارت 'اهم برهماسی' Aham Brahmasmi : "من برهما هستم" را دارد .مهابهارت ( محمدرضا جلالی نائینی ) ۰ ۰ ۰۲/۰۷/۲۰ نظرات هیچ نظری هنوز ثبت نشده است ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت...ادامه مطلب
ما را در سایت ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0aleshanee6 بازدید : 50 تاريخ : پنجشنبه 27 مهر 1402 ساعت: 23:31

استعمار انگلیس در هندوستان زبان فارسی را که از زمان سلطان محمود غزنوی در آن کشور به‌تدریج رسوخ پیدا کرد و در زمان اکبرشاه گورکانی زبان رسمی شناخته شد ؛ و قرن‌ها زبان فارسی واسطه‌ی تفاهم بین جماعات مختلف هندوستان ، از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب بود را ریشه‌کن ساخت و به‌جای آن زبان انگلیسی را رواج داد . مردم مسلمان هندوستان زبان فارسی را زبان دینی و ادبی می‌شمردند و علمای هندوستان کتاب‌های بسیاری در علوم و فنون مختلف به فارسی فراهم آوردند و حتی بیشتر لغت‌نامه‌های معروف فارسی در هندوستان تألیف و تدوین شد . مهابهارت ( محمدرضا جلالی نائینی ) ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت...ادامه مطلب
ما را در سایت ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0aleshanee6 بازدید : 41 تاريخ : دوشنبه 17 مهر 1402 ساعت: 12:57

جامعه در دوزخ :: aleshanee aleshaneeسعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است ! ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه! طبقه بندی موضوعی کلمات کلیدی بایگانی آخرین مطالب پیوندهای روزانه پیوندها يكشنبه, ۱۶ مهر ۱۴۰۲، ۱۱:۵۳ ق.ظ ... ما شنیده‌ایم جماعتی که نیکوکاری در قوم ایشان نمی‌باشد ، آن جماعت همیشه در دوزخ می‌ماند . عجیب است که ما از طمع ملک و راحت ، قصد کشتن خویشان کرده‌ایم ، و اقدام بر گناه بزرگ می‌نماییم . ...مهابهارت ( محمدرضا جلالی نائینی ) ۰ ۰ ۰۲/۰۷/۱۶ نظرات هیچ نظری هنوز ثبت نشده است ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت...ادامه مطلب
ما را در سایت ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0aleshanee6 بازدید : 39 تاريخ : دوشنبه 17 مهر 1402 ساعت: 12:57

فیزیولوژی خشم ! :: aleshanee aleshaneeسعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است ! ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه! طبقه بندی موضوعی کلمات کلیدی بایگانی آخرین مطالب پیوندهای روزانه پیوندها دوشنبه, ۲۳ مرداد ۱۴۰۲، ۱۰:۴۲ ق.ظ گروهی از صاحبنظران (اتوکلاین برگ ۱۹۵۴) ، خشم را به‌عنوان شاخص پرخاشگری معرفی کرده و نشان داده‌اند که در حالت خشم تغییرات فیزیولوژیکی و زیست‌شناختی گوناگونی در انسان صورت می‌گیرد که نشان دهنده‌ی ذاتی بودن این حالت هیجانی است . این تغییرات عبارتند از : مقداری از کلیگوژن ذخیره شده در کبد به‌صورت قند ساده و قابل سوخت ، یعنی گلوکز در جریان خون آزاد می‌شود و انرژی لازم برای فعالیت بیشتر (مثلاً ، در این حالت نزاع کردن) را تآمین می‌کند . ترشح ماده‌ی انعقاد خون در بدن افزایش می‌یابد ، منطقاً به‌این دلیل که اگر شخص در جریان ستیز زخمی شد ، خونریزی زودتر بند آید . دستگاه‌های تنفس و گردش خون سرعت عمل بیشتری پیدا می‌کنند تا ضمن رساندن مواد غذایی به ماهیچه‌ها ، ضایعات و فضولات را سریع‌تر از بدن دفع کنند و حالت‌های خستگی و ناتوانی را در شخص کمتر کنند . خون از عضلات صافِ امعاء و احشاء متوجه عضلات مخطط و به‌ویژه عضلات اندام‌های پیرامونی (دست و پا) می‌گردد ، ظاهراً با این هدف که شخص هم برای مبارزه و هم برای فرار آماده‌تر باشد . روانشناسی اجتماعی ( یوسف کریمی ) ۰ ۰ ۰۲/۰۵/۲۳ نظرات هیچ نظری هنوز ثبت نشده است ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت...ادامه مطلب
ما را در سایت ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0aleshanee6 بازدید : 53 تاريخ : سه شنبه 31 مرداد 1402 ساعت: 13:37