تاریخ هنر جزیرةالعرب

ساخت وبلاگ
قدیمی ترین متن تاریخی که در آن از قوم عرب یاد شده ، کتیبه ای آشوری است که از زمان شلمنصر سوم (٨٥٩ تا ٨٢٤ ق.م) بر جا مانده است . در تلمود که مجموعهٔ مدّون شریعت شفاهی بنی اسرائیل ، و نیز در تورات که نام پنج کتاب اول شریعت حضرت موسی است ، ذکر جزیرةالعرب و قوم عرب به میان آمده است .
دولت های عمده ای که از دوران باستان در عربستان تشکیل یافته اند به دو دسته ی شمالی چون تدمر ، نبطیان و غسّانیان ؛ و جنوبی مانند معین ، قتبان ، سبا و حضرموت تقسیم شده اند . به موجب کتیبه های مکشوف و پژوهشهای دانشمندان در صد ساله ی اخیر ، یکی از قدیمی ترین دولت های جنوبی معین بوده که از حدود ١٣٠٠ تا ٦٠٠ ق.م دوام و شهرت می داشته ، و دیگر دولت قتبان ؛ و این هر دو به دست دولت سبا منقرض شدند . باز بر طبق کتیبه های بسیار ، و عموما بدون سنهٔ معین ، که درباره ی دولت سبا به دست آمده است ، دولت سبا نام خود را از لقب یعرب ابن قحطان می گرفته است ، که نیای بزرگ بسیاری از شیوخ قبایل جنوبی بوده است ، و شهر سبا و سدّ مأرب را بر پا ساخته است . در قرن دهم قبل از میلاد این دولت با فرمانروایی ملکه سبا به اوج قدرت و توانگری رسید .
مهمترین دولت های تشکیل یافته در شمال جزیرةالعرب ، که تا سرزمین سوریه گسترش یافته بود ، تدمر [پالمیر] بود که نامش در لوحه ای اکّدی متعلق به سده ی نوزدهم ق.م آمده است ، و دیگر دولت نبطیان که از سدهٔ هفتم ق.م قدرت و اعتبار یافت ، و سرزمینی بزرگ از بخش جنوبی فلسطین تا کنارهٔ بحر احمر را به زیر فرمان خود درآورد .
تاریخ قوم عرب از میانهٔ سدهٔ نهم ق.م مضبوط و مشخص می شود و پیش از آن بسیاری مطالب در مرحلهٔ تردید و ابهام باقی می ماند . از دولت های پیش از اسلام عربستان نیز ذکری از ملوک لخمی به میان می آوریم که قلمروشان بخشی از شمال شرقی شبه جزیره ، و دوام دولتشان از اواخر سدهٔ سوم ق.م تا اواخر سدهٔ ششم میلادی بود . آخرین پادشاهان این سلسله تابع ساسانیان بودند ، و دولت ساسانی به یاری آنان از گزند غارتگری های طوایف بادیه نشین عرب مصون می مانده است .
شک نیست که در عربستان میان قبایل بیابانگرد و مردم شهرنشین تفاوت فاحش وجود می داشته است ، و طبعا بدویان چادرنشین عرب نمی توانسته اند صاحب هنر یا فرهنگی قابل ذکر بوده باشند . لیکن در شرایط شهرنشینی پیشرفته ای که بخصوص در دولت های بخش جنوب غربی شبه جزیره بوجود آمد ، تمدنی قومی و شایان توجه پا گرفت که از جهات بسیار قابل مقایسه با تمدنهای مصر و بابل و یونان و ایران بود ، و در طول زمان نیز تأثیراتی از هریک از آنان پذیرفت . ناگفته نگذاریم که علاوه بر بیابانگردان و شهرنشینان ، طوایفی از اعراب نیز در سراسر خاک عربستان پراکنده بودند که در واحه ها یا کنار چشمه های آب دائمی سکونت داشتند ، و به مراحل پیشرفته تری از کشاورزی و دامداری و رفاه اجتماعی دست یافتند . ساکنان عربستان بطور عموم گرچه تشکیل نژاد یا ملتی واحد نمی دادند ، لیکن همه به زبان عربی (با گویشهای متفاوت) سخن می گفتند . موّرخان اسلامی به پیروی از علمای انساب عرب تمامی قبایل عرب را به دو دستهٔ بزرگ ، یعنی جنوبی یا قبایل قحطان (یمنی) و شمالی یا قبایل عدنان تقسیم کرده اند .
در میان ساکنان شبه جزیرهٔ عربسنان پرستش ارواح غیر آدمی چون ملائکه و جن و غول ، و همچنین پرستش اجرام آسمانی و اجداد خانوادگی و اصنام معمول بود . بسیاری از قبایل ، جانورانی چون سگ ، خرس ، سوسمار ، سنگ پشت ، گاو و مانند آنها را بت خاصّ خود قرار می دادند ، و نام آن جانور را بر قبیله یا سران قبیلهٔ خود می نهادند . ایشان صنمهای خویش را از چوب و طلا و نقره ، یا از سنگ می ساختند . گرچه به گفته ی برخی مورخان اسلامی قوم عرب در سایهٔ رهبری حضرت ابراهیم یکتاپرست شده بودند ، لیکن مسلم است که پس از چندی دوباره به شرک گرائیده بودند . علمای ادیان معتقدند که عرب جاهلی به هنگام پرستش اجداد خود مراسمی پر تفصیل بر پا می داشته ، و در سوگ مردگان موی سر را می تراشیده ، و بدن را مجروح می کرده ، و بر بالای گور متوّفا بنایی می ساخته است . همچنین در میان عموم اقوام عرب سامی نژاد ، نسب هر شخص ، اصلی عمده شمرده می شد ، و رعایت تکالیف خویشاوندی (یا همخونی) اهمیت بسزا داشت .
چنانکه قبلا اشاره شد در میان فرهنگ و هنر مردم بادیه نشین و شهرنشین سرزمین عربستان تفاوت چونی و چندی بسیاری وجود می داشته است ، و اینک در توضیح مطلب بطور خلاصه اضافه می شود که اگر طوایف و قبایل بیابانگرد و چادرنشین در شرایط زیستی خود صاحب سابقه و سبکی در هنرهای اصلی نشدند ، و جز به ساختن بت از چوب و سنگ و طلا ، و نساجی و بوریا بافی ، و تهیهٔ آبدان و ظروف و وسایلی با چرم ، و بکارگیری نقوش تزئینی و بدور از شکل و هیئت موجودات و جانداران ، توانایی و توفیقی نیافتند، برعکس ساکنان مراکز تمدنی که پیش از آغاز هزارهٔ اول ق.م و در سده های بعد از آن در بخش هایی از شمال و جنوب و شرق شبه جزیره تکوین یافت ، در هنرهای معماری و پیکرتراشی و نقش برجسته ، و نیز در مفرغکاری و سفالگری و انواع صورتسازی و زینتگری پیشرفت شایان یافتند و هنرهای قومی و متمایز از هنر اقوام مجاور خود بوجود آوردند .
[...]
از بخش شرقی عربستان آثار تاریخی قابل ذکری تاکنون بدست نیامده است . در پایتخت حضرموت (تمدن عمدهٔ جنوبی عربستان) پاره ای مفرغینه های لرستان متعلق به سدهٔ ششم ق.م مکشوف شده است . (نشانه ای از وجود روابط تجاری میان ایران و حضرموت)
در مرکز تمدنی جنوب غربی عربستان ، معماری بخصوص پیشرفت شایان توجه یافت ، طوریکه هنر پیکرتراشی را با فاصلهٔ بسیار پشت سر گذاشت . در جنوب سفالگری در مراحل نخستین ماند ؛ ولی زرگری ، مفرغگری و جواهرسازی رونق گرفت . چنانکه اشاره شد کامیابی های اعراب جنوبی در ساختن استحکامات ، سدّ آبرسانی ، جاده ها و نیز کارهای کشاورزی ، پژوهشگران امروزی را به شگفتی می اندازد . همچنین از ویژگی های شیوهٔ هنری خاصّ ناحیهٔ جنوبی عربستان که از سرایت هنر بیگانگان ، خصوصا یونانیان تا حدّی به دور بود ، حفظ تعادل و تقارن کامل است ؛ و این همان دو ویژگی است که در کتیبه نویسی های مکشوف جلب نظر کارشناسان را کرده است ، و برخی از ایشان را برآن داشته است که خطّ عربی را برای خوشنویسی و کتیبه نویسی مساعدترین خطّ بشمار آورند .
خلاصهٔ تاریخ هنر ( پرویز مرزبان )

ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت...
ما را در سایت ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0aleshanee6 بازدید : 123 تاريخ : يکشنبه 23 ارديبهشت 1397 ساعت: 18:26