بسته بندی های سیاسی !

ساخت وبلاگ

سیاست به طور عمده ای با رسانه و تبلیغات گره خورده است . جورج بوش در سال ۱۹۸۸ عمدتا به دلیل یک برنامه ی تبلیغاتی تلوزیونی رئیس جمهور شد . در سال ۱۹۹۹ پسر او در یک برنامه ی تلوزیونی کمک های مالی جمع کرد که بیشتر آن صرف هزینه های تبلیغات تلوزیونی شد . ما وقتی کاندیداها را در تلوزیون تماشا می کنیم و یا حتی شخصا آنها را می بینیم ، می دانیم که یک کارزار سیاسی یک آگهی تجاری عظیم است . می دانیم که کاندیداها توسط متخصصین گرانقیمتی 'بسته بندی' شده اند که تخصص آنها ترکیب نشانه ها به منظور تحت تأثیر قرار دادن انگیزه های ناخودآگاه است . در نتیجه انتظار نداریم کلمات سیاستمداران به چیزی ورای فرآیند سیاسی ، مثلا واقعیت مسائل عمومی ارجاع داشته باشند . ما فرض می کنیم که هرآنچه آنها می گویند همه مخدر رسانه ای است و صرفا سیاست است . درنتیجه رهبران سیاسی ما به نشانه هایی مبدل می شوند که تنها به یکدیگر و فرآیندی که دموکراسی می نامیم ارجاع دارند . البته ممکن است تفاوت های واقعی میان کاندیداها وجود داشته باشد ، اما این تفاوت ها تحت الشعاع نقشی قرار دارد که همه ی آنها در آن سهیم اند ، یعنی ابدی کردن فرآیند نشانه های سیاسی . وقتی ما رأی می دهیم مشابه دیگر کالاها مصرف می کنیم . از آنجا که تفاوت نسبتا اندکی میان کاندیداها وجود دارد ، ما اساسا فرآیند سیاسی را مصرف می کنیم . و البته این فرآیند سیاسی بیش از هر چیز به منظور حفاظت از عملکرد بازار و تولید کالاهای مصرفی بیشتر طراحی شده است . همانطور که مدیران کارزار انتخاباتی کلینتون در ۱۹۹۲ به او یادآوری کردند : " احمق ! اصل اقتصاد است ."
دوزخ اما سرد - تفسیر فردریک جیمسن از پسامدرنیسم - ( ایرا چرنوس )

ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت...
ما را در سایت ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0aleshanee6 بازدید : 113 تاريخ : يکشنبه 22 مرداد 1396 ساعت: 14:13