بنیادگرایان و پسامدرنیسم

ساخت وبلاگ

از نظر جامعه شناختی نیز بنیادگرایان به خوبی با پسامدرنیسم سازگار می شوند . آنها جایگاه خود را به عنوان گروه ها ، جنبش ها و بخش های آشنایی از چشم انداز اجتماعی اشغال می کنند که رسانه ها هر روزه برای ما عرضه می کنند . آنهایی که به تنوع ارج می نهند چنین گروه هایی را به عنوان شواهد تنوع در حال رشد خوشامد می گویند . درست است که برخی مواقع به نظر می رسد بنیادگرایان علیه چندگونگی عمل می کنند ، اما آنها نیز همراه با بقیه ی ما در همین نظام سرمایه داری متأخر به دام افتاده اند که چه بخواهند و چه نخواهند چندگونگی را تحمیل می کند . مبلغین تلوزیونی آنها همانقدر به صورت مؤثر از رسانه بهره می گیرند که هرکس دیگری (در برخی موارد مؤثرتر از بقیه) ، در غرب آنها عموما از نهادهای سیاسی و اقتصادی سرمایه داری متأخر پشتیبانی می کنند . در نتیجه می بایست با توجه به قواعد آن بازی کنند .
حتی بنیادگرایان مسلمان که به نظر می رسد کاملا با فرهنگ غربی مخالف هستند به این فرهنگ گره خورده اند . ایران ، الگوی بنیادگرایان مسلمان ، به دولت به شدت بوروکراتیک صنعتی شده ای تبدیل شده است که از رسانه های پسامدرن به انواع شیوه ها بهره می برد . این کشور شرکت های گرانقیمتی را اجیر می کند تا تصویر بین المللی آن را بیافرینند . این کشور هشت سال علیه عراق تنها با خرید جنگ افزارهای فوق پیشرفته از غرب جنگید . این کشور به طرز ماهرانه ای تبادل بانکی جهانی و برنامه های فروش اسلحه ای را که حامی جنگ کنترا در نیکاراگوئه بود دستکاری و کنترل کرد . [صحت و سقم این جملات برای من جای سؤال دارد (؟)] گروگان های نگهداری شده در تهران در زمان دولت کارتر دقیقا زمانی آزاد شدند که رونالد ریگان در دفتر کارش سوگند ریاست جمهوری را ادا کرد ، چراکه گروگان گیران آنها آنسوی دنیا از طریق رادیوهای ترانزیستوری به برنامه گوش می دادند .
گروه های بنیادگرا همان مانورهای رسانه ای را اجرا می کنند که تمام دیگر گره ها می بایست انجام دهند اگر می خواهند زنده بمانند . در نتیجه آنها جایگاه خود را ، حتی اگر به صورت ناخودآگاه ، به عنوان یکی از بسیار در شهر فرنگ اجتماعی همیشه متغیر گروه ها و جنبش ها پذیرفته اند . ادعای آنها درباره ی حقیقت انحصاری ، توسط نظام تکثرگرایی که می بایست در آن فعالیت کنند تحدید می شود . آنها می گویند که به این دلیل مؤمن اند که ایمان آنها تنها ایمان حقیقی است و در نتیجه آنها گزینه ی دیگرى ندارند . اما آنها تصدیق می کنند که در حقیقت آنها یک شیوه زندگی را در میان بدیل های متعدد انتخاب می کنند . آنها حتی ایمان خود را بازاریابی نیز می کنند و به کسانی که بی باورند به عنوان مصرف کنندگانی در بازار معنویات می نگرند . در نتیجه نظام عقاید آنها صرفا به یک رمزگان دیگر در این شهر فرنگ فرهنگی تبدیل می شود .
دوزخ اما سرد - تفسیر فردریک جیمسن از پسامدرنیسم - ( ایرا چرنوس )

ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت...
ما را در سایت ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0aleshanee6 بازدید : 135 تاريخ : يکشنبه 22 مرداد 1396 ساعت: 14:13