پرسی سایکس

ساخت وبلاگ
امروزه کسانی که سِر پرسی سایکس را به‌یاد دارند معدودند ، ولی افسانه‌ی او یکصدسال پس از اینکه قدم به‌خاک ایران نهاد هنوز کاملاً زنده است . آغاز زندگی سِر پرسی عادی بود . او در ۱۸۶۷ در یورکشایر به‌دنیا آمد ، ده ساله بود که نام سِر ساموئل بیکر ، کاشف بزرگ آفریقا و شرح مسافرت‌هایش را شنید ، قوه‌ی تخیلش تحریک شد و تصمیم گرفت همان حرفه را برگزیند . در ۱۸۸۲ در شهر راگبی به مدرسه رفت و پس از گذراندن دوره‌ی دانشکده‌ی افسری سندهرست به هنگ سوار نظامی در هند پیوست . در آنجا بیشتر اوقات فراغت خود را به اکتشاف در کوه‌های کشمیر و لاداخ می‌گذراند . به‌زودی فعالیت‌هایش توجه‌ی اداره‌ی اطلاعات ارتش را جلب کرد و او را با لباس مبدل به مأموریتی در ترکستان روسیه فرستادند . سایکس به "بازی بزرگ" پیوسته بود .
پس از آن به دستور حکومت انگلیسیِ هند که نگران پیشروی روس‌ها در آسیایِ مرکزی بود ، به یک‌رشته سفرهای اکتشافی در بی‌آب و علف‌ترین نقاط مشرق‌زمین فرستاده شد . سپس مأمور تأسیس کنسولگری در شهر واحه‌مانند کرمان در جنوب‌شرقی ایران شد ، که پایگاه دیده‌بانی‌ای در برابر حرکت روس‌ها به‌سوی جنوب به‌شمار می‌رفت . در کرمان ده سال ، ابتدا با خواهرش و سپس با همسرش زندگی کرد و اطلاعات گسترده‌ای درباره‌ی مردم ، زبان ، تاریخ ، جغرافیا ، مذهب ، باستان‌شناسی و آداب و رسوم ایران کسب کرد ، در ضمن دوستان زیادی در میان اهالی محلی پیدا کرد . شگفت آنکه در تمام این مدت هیچگونه حقوق یا دستمزدی دریافت نمی‌کرد .
در سال ۱۹۰۵ سایکس را برای تحویل گرفتن سرکنسولگری مشهد فرستادند که چون به مرز روسیه نزدیک بود ، حساس‌ترین پایگاه انگلیسی در ایران به‌شمار می‌رفت و برای جمع‌آوری اطلاعات درباره‌ی فعالیت‌های نظامی روسیه جنبه‌ی حیاتی داشت . سایکس در هشت سالی که در مشهد به‌سر برد شاهد انعقاد قرارداد ۱۹۰۷ بین انگلیس و روسیه بود که ایران را به مناطق تحت‌نفوذ دو کشور تقسیم می‌کرد . به دنبال آن غوغای انقلاب مشروطیت و رویارویی مشروطه‌خواهان با افرادِ ضدِانقلابِ مورد حمایت روس‌ها صورت گرفت . سایکس با مهارت ، کاردانی و حوصله روابط خود را با حکومت محلی ایران گسترش داد و مقاومت آن‌را در برابر تلاش روس‌ها برای تبدیل شمال ایران به یک ایالت روسی و تخته‌ی پرش به درون هند افزایش داد .
در ۱۹۱۵ سایکس را به ترکستان چین فرستادند تا در غیاب سِر جورج مکارتنی نامدار که از سال ۱۸۹۸ همراه با همسرش در آنجا به‌سر می‌برد ، به‌عنوان کنسول خدمت کند . سایکس به‌همراه خواهرش اِلا سوار بر اسب و گاوهای نَر تبتی کوه‌های پامیر را کشف و نقشه‌برداری کرد و چندین عکس جالب گرفت .
با آغاز جنگ جهانی اول دشمن تغییر کرد . اکنون انگلستان و روسیه در برابر آلمان ، اتریش و ترکیه متحد شده بودند و هدف مشترک داشتند . در ۱۹۱۵ جاسوسان آلمانی به رهبری ویلهلم واسموس ، لارنس آلمانی ، عشایر جنوب ایران را بر ضد حضور انگلستان در ایران برانگیختند و چاه‌های نفت را که نیروی دریایی سلطنتی به آن وابستگی داشت مورد تهدید قرار دادند . در همان حال آلمانی‌ها توطئه می‌کردند که علیه فرمانروایی انگلستان در هند ، میان مسلمانان آن کشور شورش بر پا کنند و جاسوسانی از طریق ایران و افغانستان به هند می‌فرستادند و به آتش دامن می‌زدند . تقریباً کلیه‌ی سربازان انگلیسی در جبهه‌ی غرب و بین‌النهرین درگیر بودند و هیچ نیرویی برای مقابله با این خطر در دسترس نبود . سایکس با کمک تعدادی سرباز هندی به ایران فرستاده شد تا دست به تشکیل نیرویی مرکب از سربازان محلی بزند که به‌نام تفنگداران جنوب ایران ، یا پلیس جنوب ، مشهور شدند . این کار نارضایتی شدیدی میان میلیون‌ها ایرانی ایجاد کرد ، ولی به‌رغم مخالفت‌های دولت ایران ، سایکس در خنثی کردن فعالیت و توطئه‌های جاسوسان آلمانی و دفع خطر عشایر راهزن جنوب که تجارت را مختل کرده بودند ، توفیق حاصل کرد . در پایان جنگ ، سایکس بر سر نقشه‌ی اشتباه‌آمیز لرد کرزن در تبدیل ایران به کشوری تحت‌الحمایه‌ی انگلستان ، با وی از در مخالفت درآمد و کرزن کاری کرد که دیگر هیچ شغلی به او واگذار نشد .
[...]
سایکس به‌خاطر تألیفات متعددش درباره‌ی ایران و سایر ممالک آسیایی از محققان و خاورشناسان برجسته به‌شمار می‌رود . 'تاریخ ایران' در دو جلد (۱۹۱۵) ، 'تاریخ کرمان ، ده‌هزار مایل در ایران' (۱۹۰۲) 'افتخار عالم تشیع' (۱۹۱۰) ، 'در واحه‌ها و صحراهای آسیای مرکزی' (۱۹۲۰) ، 'تاریخ افغانستان' در دو جلد (۱۹۴۰) و 'تاریخ اکتشافات جغرافیایی' (۱۹۳۴) ازجمله‌ی تألیفات او است .
"بازی بزرگ" که هدف آن از یک‌سو دستیابی روسیه به آب‌های گرم جنوب آن کشور و مستعمره‌ی انگلیسی هند بود ، از زمان پطر کبیر آغاز شده بود . در اجرای این نقشه پطر کبیر و کاترین دوم ، هر دو به قفقاز حمله‌ور شدند ، تا اینکه سرانجام نیکلای اول در ۱۸۲۸ موفق شد این خطه‌ی زرخیز را از ایران جدا سازد . از سوی دیگر استعمارگران انگلیسی می‌خواستند به‌هر وسیله‌ای از نزدیک شدن و دست‌اندازی روس‌ها به هند جلوگیری کنند و این کشمکش که از آغاز قرن نوزدهم آغاز شده بود تا سال ۱۹۰۷ که قرارداد مصالحه میان روسیه و انگلستان امضاء شد ادامه داشت . به‌موجب این قرارداد تبت منطقه‌ی بی‌طرف اعلام شد ، افغانستان منطقه‌ی تحت نفوذ انگلستان شناخته شد و ایران به دو منطقه‌ی تحت نفوذ روسیه و انگلیس تقسیم شد .
پس از آن هم سازمان‌های جاسوسی روسیه و انگلستان مراقب یکدیگر بودند و ژنرال سایکس نیز یکی از مأموران زبردست اینتلیجنس سرویس بود که در زیر پوشش کنسول در کرمان و سرکنسول در مشهد سال‌های متمادی مراقب فعالیت‌های روس‌ها در ایران و آسیای مرکزی بود .
برخی اعتقاد دارند که "بازی بزرگ" هرگز متوقف نشده و صرفاً پیش‌درآمد جنگ سرد در سال‌های بعد از جنگ جهانی دوم بوده است ، با همان ترس و لرزها ، با همان سوءظن‌ها و سوءتفاهم‌ها . در این بازی ژنرال سایکس یکی از نقش‌آفرینان عمده بود .
ایران در بازی بزرگ ( آنتونی وین )
ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت...
ما را در سایت ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0aleshanee6 بازدید : 346 تاريخ : يکشنبه 16 آذر 1399 ساعت: 21:21