زرتشت ، مورخان یونانی و افسانهها :: aleshanee aleshaneeسعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است ! ما از قبیلهای هستیم که مدام میپرسیم ، و اینقدر میپرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه! طبقه بندی موضوعی کلمات کلیدی بایگانی آخرین مطالب پیوندهای روزانه پیوندها يكشنبه, ۱۴ خرداد ۱۴۰۲، ۱۰:۲۷ ق.ظ ... در افسانهای دیگر آمده که وی درخواست شهریاری و آگاهی از سحر مطلق را از ستارهای ، که نماد و کنایه از جادو است ، مینماید . ستاره سلطنت و شهریاری را چونان آتش سیّالهای روان میکند و او ، یعنی زوروآستر°، یا نمرود°° بر اثر آن آتش میسوزد و بر جایگاه سوخته شدن بدنش در پارس آتشگاه میسازند ؛ و در روایاتی دیگر از چنین مرگ تمثیلی یاد میشود .از خاندان زوروآستر [زوروآسترهای کلدانی] بسیاری برخاستند که آرزوشان این بود تا با آتش آسمانی کشته شوند . میان پارسیان روایتی بهصورت آرزویی نهفته مشهور است که میگویند : "هرگاه آتش مرا از بین بَرَد و از من استخوانی سوزان باقی گذارد ، تو آن استخوان را نگاه دار ، چون درواقع بزرگی و سلطنت را نگاه خواهی داشت ." پارسیان نیز به این آرزو که دوام فرّ و بزرگی را بیان میکند عمل کردند و خاکسترِ جسد زوروآستر را نگاه داشتند که به اشارهی روایات تاکنون باقی است .همهی این روایات آشنایی ذهن یونانیان را با دزدیدن آتش از آسمان و عواقب کیفری آن بازگو میکند . در اساطیر بابلی نیز دزدیدن مشعل آتش با سروری بر جهان انباز است .مورخان ، نام زرتشت را در لاتین بهعنوان Vivum Sidus بهمعنی ستارهی زندگیبخش و یا مورخی دیگر بهعنوان Zosa roe tou asteros ستارهی طوفانآف, ...ادامه مطلب